رهبران برند - Brand Leadres

آموزش برندینگ

رهبران برند - Brand Leadres

آموزش برندینگ

رهبران برند - Brand Leadres

موسس : دکتر مرجان جانقربان
سخنران،مشاور و طراح برند / پزشک تغذیه / ویولونیست


دفتر مرکزی مجموعه : خ ارم، شیراز، ایران
کد شیراز : 071
شماره تماس : 32278605

۱۲ مطلب با موضوع «مطالب کاربردی مدیریتی :: برندینگ» ثبت شده است

کاربرد رنگ در برندینگ ابزاری قدرتمند و بسیار تاثیر‌گذار است. با این وجود فقط چند برند در دنیا هستند که به شکلی موثر توانسته‌اند از مزیت رقابتی استفاده از رنگ بهره ببرند. در سطحی بسیار ابتدایی رنگ قدرت ابراز احساسات را دارد. در سطحی عمیق‌تر، رنگ مسلما موثر‌ترین محرک برای مغز به شمار می‌رود. با توجه به تجربیات شخصی افراد، واکنش به یک رنگ خاص معمولا با طیف نور ارتباط مستقیم داشته و برای مثال رنگ‌های گرم‌تر نظیر قرمز و زرد، برجسته و پرانرژی هستند. در مقابل، رنگ‌های سرد‌تر یعنی آبی و سبز باعث می‌شوند تا احساس آرامش و تعلق بیشتری به مخاطبان دست دهد. این موضوع بسیار حیاتی است زیرا احساس یکی از قدرتمند‌ترین ابزار‌ها برای برقراری ارتباط با مصرف‌کنندگان محسوب می‌شود. هنگام استفاده از رنگ به‌عنوان وجه تمایز اصلی برند به نکات کلیدی زیر توجه کنید: 

*رنگ باید با هویت و تعهد برند شما هماهنگی داشته باشد.

*رنگ باید ضمن نشان دادن حوزه فعالیت شما، برند را به خوبی از دیگران متمایز کند.

*رنگ باید به طور یکسان در برند ادغام شود. 

برای ساخت یک برند جدید، انتخاب رنگ می‌تواند یک پروسه تصمیم‌گیری دقیق و پر زحمت را در پی داشته باشد. در زیر چند رنگ معرفی می‌شوند که برندهای بین‌المللی به شکلی موثر از آنها به‌عنوان یک عنصر متمایزکننده برند استفاده کرده و به فواید آن دست یافته‌اند. 

قرمز: این رنگ اغلب با مفاهیم عشق و محبت و همچنین خشم و خطر همراه است. 

آبی: این رنگ حس آرامش و معنویت را به انسان منتقل کرده و گاهی نیز به خوبی القاگر امنیت و اعتماد است. 

زرد: این رنگ ارتباط نزدیکی با خنده، امید و آفتاب دارد. 

سبز: این رنگ نمادی از بهداشت، آغازی دوباره و ثروت است. 

بنفش: این رنگ خلاقیت و هوشمندی بالا را به تصویر می‌کشد. 

نارنجی: این رنگ فضایی دوستانه و شاد را برای فرد تداعی می‌کند.                  

  • رهبران برند


اشتباه اول:عدم تعهد مدیر

برندهای با عملکرد ضعیف فاقد حمایت مدیریت ارشد می باشد.آنها توصیف کننده عملیات خئمت خود می باشداما ارائه گر هیچ ارزش افزوده ای برای مشتری نمی باشد.آنها دارای کم نفوذی برای کسب وکار تلقی می شوند که هیچ جائی بین یک سوم ودوسوم دارائی های کل بنگاه ندارند.این بدان معناست که کسب وکار هایی که فاقد حمایت مدیر ارشد از برند می باشند ناکام خواهد ماند.آنها به مشتریان دلیلی برای خرید ارائه نمی کنند ومزیت رقابتی دربرابررقیب از خود نشان نمی دهند.ندرتا هدف،تصمیم به خرید است.حتی درقراردادهایی کسب وکار،افزایش ریسک خریدیک تامین کننده برای بیشتر خریدارنی که به برندهای قوی دربازار خودرو می آورند بسیار بالاست.

اشتباه دوم:برند یک نام نیست

برندشما یک بیرق یاعلامت یازبرندیا مزیت برای مشتری نیست.برندهای بسیاری نام خودرابدون هیچ مزیتی برای مشتریان تغییر می دهند.تغییر یک نام برند باید تغییری بنیادین وپایدار درنحوه عملکرد کسب وکار شما باشدنه یک عنوان ساده.

اشتباه سوم: ضمینه برند خیلی دوراز حوزه فعالیت اصلی

این فرض ساده انگارانه است که ایجاد ضمائم برند اضافی،هزینه پایین وریسک کمی برای بهبود کسب وکار دارد .حقیقت این است که هزینه بالاتر وتمرکز ضعیف مدیریت به این معناست که بسیاری ازبرند یابرندهای فرعی برای حداکثر سازی فرصت است.

اشتباه چهارم:نادیده گرفتن عصر دیجیتال

مدیریت برند مدرن از تکنیکهای کنترل مدیریت به سمت تکنینک های تاثیرگداری وهمکاری حرکت کرده است.این مستلزم شفافیت بازبودن وحضور فعال دربین مخاطبان است.

اشتباه پنجم:تسخیر شدن به وسیله بارار

با یافتن یک برند قوی جالب است که هجمه پذیری آن مفروض دانسته شده وتغییرات بازار نادیده گرفته شود.درحالیکه مهم است که دربازار تغییر چندان سریعی نداشته باشی اما مصیب آور است که ورودیهای جدید رانادیده گرفته وسلائق متغیر مشتری را نبینیم.

اشتباه ششم:برند های جوانان سردرگم هستند

تغییر بسیاردربرند نه فقط مشتریان راسردرگم می کند بلکه برای کسب وکار نیز به شدت ناکاراست.برندهای ضعیف به محلی سازی بسیار ببدون تقویت مبنای برند کمک می کند.این بدان معناست که یک برند می تواند معنای متفاوتی با مخاطبین برای مخاطبین متنوع حفظ کند.

اشتباه هفتم:ناتوانی دربررسی بازگشت سرمایه برند خود

تمامی تلاشهای بازاریابی یا مشتریان شما سودآور نیستند.بسیاری از بازاریابان نمی تواند پیوند سختی بین تلاشهای بازاریابی برند ایجاد نماید هزینه دستیابی به مشتری وحفظ آن وبازگشت سرمایه مطرح است این امر منجر به حفظ مشتریان غیر سودآور بسیار یا مشتریانی می شود که ارزش برند شما رااز بین می برند.

اسامی محصول همیشه خوب عمل نمی کنند.جهان برند سازی پر از لاشه های برندهای موفق در یک بازار است که نتوانستند درزمان صادرات به شکوری دیگر محصولی خوب ارائه کنند یا حتی درجائی به مردم آن کشور اهانت کرده اند.

اشتباه هشتم:شما نمی توانید همه چیز را به همه بدهید

شما نمی توانید از جانب همه پذیرفته شوید.شجاع باشید ومخاطب هدف خود را انتخاب کنید.بسیاری از کسب وکارها تلاش می کنند تا مشتریان بسیاری از هدف گیری نمایند زیرا باور دارند محصول آنها جهان شمول است.             

 علی خویه                                                                      

  • رهبران برند