رهبران برند - Brand Leadres

آموزش برندینگ

رهبران برند - Brand Leadres

آموزش برندینگ

رهبران برند - Brand Leadres

موسس : مرجان جانقربان
مدرس،مشاور و طراح برند / پزشک تغذیه / مدرس و نوازنده ویولن


دفتر مرکزی مجموعه : خ ارم، شیراز، ایران

شماره در تلگرام :
09217951081

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رکود» ثبت شده است


بیشتر شرکت های موفق در دوران رکود شرکت هایی هستند که نه تنها از هزینه های بازاریابی خود نمی کاهند بلکه با به کار بردن شیوه هایی هوشمندانه در بازاریابی، خود را با رفتار جدید مصرف کنندگان وفق می دهند.

  

● چگونه به تغییر بودجه واکنش نشان دهیم؟

 

معمولا به محض اینکه حرف از کاهش بودجه به میان می آید، کسب و کارها از هزینه های تبلیغاتی و بازاریابی خود می کاهند اما حقیقت این است که چنین کاری در کوتاه مدت نتیجه ای غیر از کاهش فروش ندارد.

 

در واقع شرکت ها پس از کاهش هزینه های بازاریابی اگرچه از هزینه های خود می کاهند اما کاهش فروش و در نتیجه درآمد هم آنقدر هست که اثر کاهش هزینه ها را از بین ببرد و به کاهش سود بینجامد و تازه این همه ماجرا نیست چرا که شما با کاهش هزینه های بازاریابی از سهم خود در بازار نیز خواهید کاست و هنگامی که دوران رکود اقتصاد پشت سر گذاشته شود به سختی خواهید توانست سهم خود از بازار را بازیابید و اگر بخواهید چنین کاری را نیز انجام دهید باید چندین برابر هزینه بازاریابی صرفنظر شده در دوران رکود، هزینه کنید.

 

در واقع واکنش مناسب به دوران رکود این نیست که یک خودکار قرمز در دست بگیرید و روی بسیاری از هزینه ها خط بکشید بلکه باید در این دوران هوشمندانه تر وموثرتر عمل کرد.

 

رفتار مصرف کنندگان چگونه تغییر می کند؟

 

همه ما می دانیم که در دوران رکود، رفتار مصرف کنندگان، که منبع اصلی درآمد کسب و کارها هستند، تغییر می کند. برای مثال برخی خریدها را عقب می اندازند یا به جای برخی کالاها، جانشین های ارزانتری را خریداری می کنند اما نباید فراموشکرد که همه این ها به معنی توقف خرید کردن نیست.

 

آنها در واقع دست از خرج کردن نمی کشند بلکه شیوه خرج کردن خود را تغییر می دهند تا اوضاع مالی خود را سامان ببخشند. مشتری ها به سوی برندهای ارزانتر سوق پیدا می کنند و البته اگر برندهای گرانتر به میزان کافی وفاداری مشتری ها را جلب کرده باشند و در دوران رکود هم آن را حفظ کنند، آنگاه مشتری ها به محض اینکه وضعیت اقتصادی بهتر شد دوباره به عادات سابق خود باز خواهند گشت.

 

همچنین اگر شما بتوانید راه حل های کم هزینه تری را پیش پای آنها بگذارید، دیگر هرگز مشتری های خود را از دست نخواهید داد و رابطه خود با مشتری را حتی در دوران سخت نیز حفظ خواهید کرد و چه بسا آن را بهبود خواهید بخشید. کافی است به آنها نشان دهید که شرایط اقتصادی را درک می کنید و برای آن به دنبال راهکارهایی هستید.

 

در واقع بیشتر شرکت های موفق در دوران رکود شرکت هایی هستند که نه تنها از هزینه های بازاریابی خود نمی کاهند بلکه با به کار بردن شیوه هایی هوشمندانه در بازاریابی، خود را با رفتار جدید مصرف کنندگان وفق می دهند و این وفق یافتگی را با مشتریان در میان می گذارند. اگر شما مشتری های وفادار خود را در روزهای سخت اقتصاد تنها نگذارید، آنها نیز کنار شما باقی خواهند ماند.

 

چگونه می توان در دوران رکود فرصت های جدید بازار را شناخت؟


  • رهبران برند

افزایش فروش در دوران رکود چگونه امکان پذیر است؟

مشتریان سرمایه شما هستند و همواره یکی از اساسی ترین نکات در بازاریابی، تجارت و کار شما جذب مشتریاست.
آگاهی مشتری؛ یعنی شناخت کامل مشتری از شما.
اگر به خوبی شناخته نشوید، هرگز از شما خرید نمی‌کند… پس بر روی بازاریابی و شیوه های جذب مشتری کار کنید تا بتوانید موفق باشید.

هنگامیکه مشتری تصمیم به خرید چیزی دارد، به عنوان یک فروشنده حتما دوست دارید اولین فردی باشید که به شما مراجعه می‌کند.
اما شما تنها نیستید ! رقبای شما نیز آماده پاسخگویی به نیازهای مشتریان هستند.
اگر می خواهید بدانید که چه عواملی موجب می‌شود کهمشتری از بین رقبای مختلف شما را انتخاب کند این مطلب همان چیزی است که شما به آن نیاز دارید.

بنابرین اگر راه های جذب مشتری را نمیدانید و از کم بودن مشتری و بازار خراب شکایت دارید و فکر میکنید کم بودن تعداد مشتریان در ماه به خاطر رکود اقتصادی و جریان های سیاسی است، در این مقاله راهکارهایی را به شما پیشنهاد می کنیم که می توانید مشتریان زیادی را جذب کنید !

آیا برای شما هم پیش آمده؛
که به فروشگاه و یا شرکتی مراجعه کنید که در آن فروشنده یا کارمندان، نه تنها به شما سلام نمی کنند بلکه جواب سلام شما را هم نمی دهد؟
برای شروع :
اولین کاری که باید انجام دهید این است که استقبال خوبی از مشتری خود بکنید. در سلام کردن پیش قدم باشید و جواب سلام را هم به گرمی بدهید. به مشتری شما خوش آمد بگویید و طوری رفتار کنید تا مشتری بتواند به راحتی درخواست و سفارش خود را از شما بخواهد.

مشاور مشتری خود باشید
هنگامی که مشتری شما درخواست خود را بازگو کرد اگر محصول یا کاری که گفته است را می توانید ارائه دهید با حوصله او را راهنمایی کنید و توضیحات کافی و درستی به او بدهید در غیر اینصورت با پوزش خواستن بگویید که درخواست او در حیطه کاری شما نیست و بی جهت مشتریخود را معطل نکنید.

زیرا اینکار موجب می شود وقت او را بگیرید.
در غیر اینصورت می توانید روی او به عنوان معرفی کننده احتمالی شما به دوست و آشنایانش حساب کنید.

اگر مشتری احساس کند که شما قبل از اینکه به سود خود توجه داشته باشید، منافع او را در نظر می گیرید، به شما اعتماد می کند و اعتماد یکی از مهم ترین ارکان فرایند فروش است.
به ظاهر و بهداشت خود توجه کنید
شما با لباس تان اولین تأثیر را در ذهن مخاطب می گذارید. 
آیا لباسی که به تن دارید با تصویری که دوست دارید دیگران از شما در ذهنشان داشته باشند همخوانی دارد؟آیا به بوی بدن و دهانتان توجه کرده اید؟ آیا به آرایش موی خود اهمیت می دهید؟ اولین چیزی که ارائه می کنید خودتان هستید.

برای خریداران امروزی مهم است که از چه کسی خرید می کنند.
پوشیدن یک لباس تمیز و مرتب و عطری خوش تصویر مطلوبی از شما در ذهن مشتری برجای می گذارد. بنابراین برای ظاهر خود اهمیت قائل شوید.

در زمان مکالمه با چهره گشوده و متبسم با مشتری برخورد کنید
با استفاده از یک لبخند واقعی، احساس بهتری در مشتری خود ایجاد کنید.
زیرا فقط زمانی که مشتری احساس خوبی داشته باشد فروش نیز آسان می شود. مطمئن باشید که لبخند شما حالت تمسخر را القا نمی کند ! برای اینکار می توانید از قبل تمرین کنید.

با صدای بلند نخندید زیرا این کار مناسبی نیست و بر روی شما حساب دیگری می شود کافی است چهره ای متبسم داشته باشیم.

با رفتار خود نشان دهید که مشتری شما فرد مهمی است و برای او ارزش قائل هستید
هدیه
به مشتریان خود میتواند به مناسبت افتتاحیه یا مناسبتهای زیبای سال هدیه‌ای یادبود یا میزانی تخفیف ارائه دهید یا حتی می توانید یک قرعه کشی راه بیندازید و در قبال میزان سقف خریدی معین آنها را در قرعه کشی شرکت دهید.
با اینکار هم فروش زیادی می کنید و هم مشتریان زیادی را به خود جذب می کنید.
تخفیفات غافلگیر کننده نیز خریداران را تشویق می کند.

به مشتریان خود پیام دهید!
در مناسبتهای سالیانه و یا هنگامی که تخفیف و یا برنامه ای دارید به مشتریان خود پیام دهید و آنها را مطلع کنید با این کار آنها را به فروشگاه و یا شرکت خود میکشانید.در مناسبت ها نیز می توانید به آنها تبریک بگویید تا شما را فراموش نکنند.

خداحافظی خوبی داشته باشید زیرا خداحافظی هم به اندازه سلام اهمیت دارد.
چه مشتری شما خرید کرده باشد و چه نکرده باشد او را محترمانه و با جمله ای مناسب بدرقه کنید. با لحن مناسب و چهره متبسم از مشتریخداحافظی کنید. شما با این کار در ذهن او یک پیام مثبت می فرستید و احتمال بازگشت او را می توانید بدهید. افزایش فروش در دوران رکود موجب پیشروی شما بین رقبا خواهد شد.


  • رهبران برند

[1]مشتریان برای تطابق خود در دوران بحران اقتصادی عادات و رفتارخرید خود را تغییر می دهند. درسهای بسیاری از تجارب بحرانهای اقتصادی ۴۰ سال گذشته در سراسر دنیا گرفته شده است نشان می دهند که شرکتها به طرق مختلف تحت تاثیر این شرایط بوده اند . برخی از ادامه فعالیت باز می مانند ، برخی ظرفیت تولید و خدمات خود را به خاطر کاهش تقاضای مشتریان و بقا در فضای شدید رقابتی بازار ، پایین می آوردند.
در دوران بحران اقتصادی هزینه های وارده و درنتیجه هزینه تولید بالا می رود و این مسئله شرکتها را را ناگزیر به افزایش قیمتهای خود می کند. این عوامل تاثیر منفی برای شرکت در فضای رقابتی بازار دارد. تعدیل نیرو و کاهش دستمزدها و همچنین به تاخیر انداختن و یا توقف برخی از پروژه ها که نیازمند سرمایه گذاری می باشند، نیز برخی از چالشهای مدیریتی دوران بحران می باشد.

[2]شرکتها در این دوران برای تطابق با تغییرات بازار و تطابق با رفتارهای جدید مصرف کنندگان اقدامات مناسبی اتخاذ می نمایند. برخی از این واکنشها عبارتند از کاهش هزینه ها ، کم کردن تولید ، کاهش سرمایه گذاری ، ورود به بازارهای خارجی ، فعالیت با ظرفیت بیشتر جهت افزایش بازدهی ، ساختار سازی مجدد سیستم بدهی . این عوامل تا زمانیکه منجر به افزایش فروش نشوند بر روی عملکرد سیستم تاثیری نخواهند داشت .

[3]در حالی که برخی ازمطالعات انجام شده نشان می دهد که اقدامات صورت گرفته شرکتها در دوران بحران اقتصادی و با مضمون شناسایی استراتژی هایی در راستای بهبود فروش است و فقدان تحقیق و تفحص با توجه به تغییرات در استراتژی بازاریابی وجود دارد.

در زمان بحران اقتصادی می بایست تغییراتی در استراتژی های کلی بازاریابی علی الخصوص بر روی عناصر اصلی آمیخته بازاریابی :محصول ، قیمت ، محل توزیع و فعالیتهای تشویقی فروش صورت پذیرد.در این زمان شرکتها می بایست به جای تمرکز روی بازارهای ضعیف بر روی بازارهای قوی که بازیگران اصلی بازار در آن قرار دارند تمرکز نمایند.

[4]ورود به بازارهای جدید و خارجی استراتژی کاربردی دیگری برای آن دسته از شرکتهایی است که شدیدا" تحت تاثیر شرایط دشوار اقتصادی کشور خود قرارگرفته اند.به عنوان مثال در دوران بحران اقتصادی آسیا در اواسط ۱۹۹۷ ، شرکتها اقدامات خوبی را در زمینه پیدا کردن بازارهای خارجی انجام دادند با وجود اینکه برخی از آنها محصولاتشان تحت برند معروفی نبود .با این وجود، اینگونه استراتژهای بازاریابی ، استراتژی هایی نیستند که بتوان سریعا" اتخاذ و اجرا گردند. مطالعات نشان می دهد افزایش هزینه های بازاریابی و یاحداقل حفظ همان سطح قبل از بحران، عملکرد شرکت را افزایش میدهد. آن دسته از شرکتهایی که در دوران بحران اقتصادی هزینه های بازاریابی خود را افزایش می دهند سود کمتری عائدشان نمیشود .وهمچنین سود آنها به محض عبور از شرایط بحران اقتصادی بر خلاف سایر شرکتهایی که هزینه های بازاریابی خود را قطع کرده اند، به سرعت افزایش می یابد. بعلاوه این شرکتها در دوران بحران سهم بازارشان تا ۳ برابر شرکتهایی که بودجه بازاریابی خود را قطع کرده اند می گردد. در نتیجه صحبتهای گفته شده ، پیشنهاد می گردد که شرکتها از برنامه بلند مدت بودجه و حفظ کوتاه مدت هزینه ها را به منظور بقاء در دوران سخت بحران و سودآوری پس از بحران استفاده نمایند.

[5]در ارتباط با عنصر شبکه توزیع در آمیخته بازاریابی ، بهترین راهکار حذف شبکه ضعیف و تخصیص کالای کمیاب به شبکه قدرتمند و توانمند است. در این رابطه به شرکتها توصیه می گردد به جای استفاده از شبکه های عمده فروشی بهترین شبکه های توزیع را انتخاب نمایند و به تعهدات خود نسبت به آنها وفادار بمانند .

[6]یکی از استراتژی های پیشنهادی در ارتباط با محصول در دوران بحران اقتصادی اتخاذ سیاستهای خروج محصولات ضعیف از بازار است.از آنجا که، مصرف کنندگان در این زمان تمایل به استفاده از کالاهای بادوام دارند ، شرکتها می بایست بر روی توسعه محصولات بادوام تمرکزنمایند. بدین منظور شرکتها می بایست روی فعالیتهای تحقیق و توسعه تمرکز نموده و هزینه های تحقیق و توسعه را متوقف ننمایند.

[7]تحقیقات نشان می دهند که در دوران رکود اقتصادی استراتژی قیمت گذاری محصولات به طور معنا داری به خصوص در جهت کاهش تغییر می کند. این امر به خاطر تحقق حجم فروش در کوتاه مدت می باشد اما این استراتژی ممکن است آسیب جدی به شرکتها در بلند مدت با کاستن سودشان وارد نماید. این امر همچنین به تصویر برند آسیب می رساند و مشتریان ممکن است نسبت به قبول قیمت سابق پس از رفع بحران مقاومت نمایند.

[8]تحقیقات نشان می دهد ، حفظ قیمتهای قبلی با همان کیفیت قبلی و یا ارتقاء کیفیت در صورت افزایش قیمتها منجر به بهبود عملکرد شرکتها در دوران بحران اقتصادی می گردد.

[9]تغییر استراتژی های تشویقی فروش و تبلیغات در دوران بحران نیز یکی از موارد حائز اهمیت می باشد. تحقیقات بسیاری نشان می دهد که افزایش و یا حفظ هزینه های بازاریابی و تبلیغات منجر به افزایش فروش ، درآمد و سهم بازار پس از عبور از بحران می گردد.

[10] بارها ثابت شده است که شرکتهایی که در زمان بحران نیروهای فروش و هزینه های بازاریابی را کاهش داده اند ، نتیجه بدتری نسبت به شرکتهایی که در فعالیتهای تبلیغاتی گسترده ای در این دوران انجام می دهند بدست می آورند. در این دوران با توجه به کاهش قدرت خرید مشتریان می بایست تبلیغات بر روی دوام ، کیفیت کالا متمرکز گردد تا بتواند اعتماد مشتریان را به خود جلب نماید. در این دوره همچنین استفاده از بروشورهای تبلیغاتی و اقلام چاپی جهت اطلاع رسانی به مشتریان می تواند سودمند باشد. همچنین یکی از بهترین راهکارها برگزاری دوره های آموزشی برای کارکنان فروش در جهت آشنایی ایشان نسبت به تغییرات رفتار خرید مصرف کنندگان می باشد. صرف هزینه در جهت استفاده از راهکارهای تشویقی فروش به طوریکه خریدار منفعت آن را سریع کسب نماید از راهکارهای دیگر افزایش فروش می باشد.

در زمان بحران اقتصادی مشتریان هم از نظر روانی و هم از نظر اقتصادی آسیب می بینند.در این دوره افراد از نظر شغلی احساس ناامنی می کنند و بیشتر بحثها و صحبتها حول موضوعات اقتصادی است. بیشتر افراد جامعه احساس می کنند که برای حفظ شرایط فعلی زندگی خود نیاز به کار بیشتر داشته و دیگر از خرید محصول و یا خدماتی لذت نمی برند.

بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولیدیعنی پرشدن بازار از کالاهایی که مشتریِ قدرت پرداخت بهای آن ها را ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف می شود و به دنبال آن تعطیل کارخانه ها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران پیش می آید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران می افزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز می ماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست می دهند. بهای سهام شرکت ها در بازار تنزل می کند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست می شوند.


  • رهبران برند