- ۰ نظر
- ۲۶۱ نمایش
در این نوشتار ۲۰ کتاب به شما معرفی میشود تا با مطالعه آنها بتوانید بهصورت جدیتری پا در عرصه کارآفرینی و بهراهاندازی یک کسبوکار موفق بگذارید.
امروزه، بسیاری از کارمندان به فکر راه انداختن یک کسبوکار برای خودشان هستند و تمایل دارند که خودشان صاحب یک کسبوکار شوند. اما فضای کسبوکارها دائما درحال رقابتیتر شدن است و یک کارآفرین در صورتی در راهاندازی یک استارتاپ موفق خواهد بود که یک برنامهریزی دقیق و استراتژی قوی برای خود داشته باشد. اگر این افراد، برای چنین شرایطی آمادگی کافی نداشته باشند، ممکن است به هدف خود نرسند و نتوانند یک کسبوکار موفق را شروع کنند.
بنابراین، هر کارآفرین برای داشتن یک کسبوکار خوب نیاز به استفاده از تجربیات دیگران دارد. ازاینرو، مطالعه کتابهای مختلف میتواند در این زمینه به او کمک کند. کتاب، یکی از ارزشمندترین منابع دانش است که حتی شاید بهترین پادکستها و ویدئوها هم نتوانند جایگزین آن شوند؛ اما یافتن کتابهای سودمند شاید یکی از چالشهای پیشروی هر کارآفرین باشد. کتابی برای یک کارآفرین میتواند سودمند باشد که نه تنها در او انگیزه ایجاد کند و او را برای رسیدن به هدف آماده کند؛ بلکه باید در این فرآیند او را راهنمایی کند.
معرفی ۲۰ کتاب که هر کارآفرین باید بخواند!
کتاب “نوپای ناب: کارآفرینان امروزی چگونه از نوآوری برای خلق کسبوکارهای بسیار موفق استفاده میکنند؟”
این کتاب توسط Eric Ries تحت عنوان The Lean Startup: How Today’s Entrepreneurs Use Continuous Innovation to Create Radically Successful Businesses نوشته شده است. Ries در کتاب خود یک مدل برای مدیریت چیزی که تا حدودی غیر قابل کنترل است، یعنی همان کسبوکار استارتاپی، ارائه میدهد. دو مفهوم کلیدی در افکار Ries، یادگیری و تجربه کردن هستند.
او بر این باور است که یک کارآفرین بر اساس روش مطرح شده در این کتاب میتواند یک کسبوکار موفق راه اندازد. در این کتاب، روشهای تولید و مدیریت یک کسبوکار بهصورت گامبهگام و همراه با مثالهایی از شرکتهای بزرگ ارائه شده است.
این کتاب، پرفروشترین کتاب آمازون در سال ۲۰۱۳ در حوزه کارآفرینی است و اصلیترین دلیل مطرح شدن گسترده کتاب نوپای ناب، کاربردی بودن آن در فضای کارآفرینی است.
کتاب نوپای ناب به شما یاد می دهد که به جای تلف کردن وقت برای ساخت برنامههای پیچیده برای کسبوکار به تست چشمانداز خود به صورت مستمر بپردازید و خود را با شرایط تطبیق دهید.
چه یک فرد با تجربه در زمینه استارتاپها باشید و چه یک تازهکار، هر کارآفرین در تمام پروسه یادگیری خود نیاز دارد تا دانش خود را در تمام سطوح راهبری و مدیریتی افزایش دهد. بنابراین، خواندن این کتاب برای شما مفید است. حتی اگر شما در محیط استارتاپی نیستید، اما میخواهید از ایدههای مشابه برای مدیریت پروژه جدید، راهاندازی محصول یا خدمات جدید استفاده کنید، این کتاب را بخوانید.
کتاب “هفته کاری ۴ ساعته: فرار از ۵ تا ۹ ساعت کاری، در هر کجا که باشید، به ثروتمندان جدید بپیوندید”
این کتاب توسط Timothy Ferriss تحت عنوان The 4-Hour Workweek: Escape 9-5, Live Anywhere, and Join the New Rich نوشته شده است.
Ferriss در کتاب خود بیان داشته که چگونه میتوان درآمد سالانه ۴۰هزار دلاری با ۸۰ ساعت کار در هفته را به ۴۰ هزار دلار درآمد در هر ماه تنها با ۴ ساعت کار در هفته رساند.
شاید این مساله به نظر غیر ممکن بیاید. در واقع منظور او از انتخاب این عنوان برای کتاب خود این بوده است که چگونه میتوان زمان خود را تاثیرگذارتر و مفیدتر سپری کرد. شما به کمک این کتاب میتوانید برای تمام لحظات خود در طول روزهای مختلف هفته استراتژی داشته باشید و بیشترین بهره را از زمان ببرید.
به عقیده Ferriss یک کارآفرین نمیتواند با زیاد کار کردن زندگی کند. این کتاب شاید باعث شود که شما کمتر اما هوشمندانهتر کار کنید و دستآوردهای بیشتری به دست آورید و حتی بتوانید یک کسبوکار استارتاپی به راه بیاندازید.
کتاب “۷ عادت مردمان موثر: درسهای قدرتمند در تغییر شخصی”
این کتاب حاصل گردآوری مطالب سمیناری است که Stephen R. Covey در سال ۱۹۹۲، در مورد هفت عادت مردمان موثر برای مدیران و موسسان شرکتهای بزرگ آمریکا برگزار کرد. این کتاب تحت عنوان The 7 Habits of Highly Effective People: Powerful Lessons in Personal Change منتشر شده است.
Covey در کتاب پرفروش خود یک قاعده و اصل کلی برای حل مشکلات شخصی و حرفهای به شما ارائه میدهد. او در مقدمه کتابش میگوید: “قانونهایی جهانی برای سعادت وجود دارد که در طول تاریخ و در همه جوامع مشترک است. من این قانونها را کشف نکردهام، صرفاً شناسایی کردهام. پیروزی در هر جایی وابسته به هماهنگ بودن با قوانین آنجاست. قانونها ثابت هستند ولی چگونگی بکارگیری آنها در هر فرد متفاوت است و بسته به ابتکارها و استعدادهای او دارد.”
این کتاب قوانین حاکم را به شما معرفی میکند تا در مسیر بهتر حرکت کنید و ضمناً به شما شیوه آغاز حرکت و روش پیمودن ادامه مسیر را هم خواهد گفت.
هر کارآفرین به کمک این کتاب یاد خواهد گرفت که چگونه با تغییرات سازگار شود، از فرصت هایی که برایش ایجاد میشود، استفاده کند و تمام این کارها را با یکپارچگی انجام دهد.
مخاطبان این کتاب، تنها مدیران نیستند؛ هر فردی که میخواهد در روابط شغلی، خانوادگی و در زندگی خود، فردی موثر شناخته شود، جزء مخاطبان این کتاب قرار میگیرد. چرا که این کتاب هفت عادت را معرفی میکند و معتقد است افراد با ایجاد این عادات در خود در درازمدت میآموزند که چگونه موثر واقع شوند.
کتاب “رضایت مندی در کسبوکار: یک راه برای سود، اشتیاق و هدف”
این کتاب توسط Tony Hsieh، کارآفرین بزرگ و صاحب فروش آنلاین آمریکا، تحت عنوان Delivering Happiness: A Path to Profits, Passion, and Purpose نوشته شده است. این کتاب، پرفروشترین کتاب سال آمریکا در سال ۲۰۱۰ شد.
در این کتاب، Tony Hsieh، مدیر عامل شرکت Zappos، چشم انداز خود را برای نوع دیگری از فرهنگ سازمانی ارائه میدهد. او تجربیات خود در Zappos براى رسیدن به بیش از یک میلیارد دلار فروش ناخالص در کمتر از ده سال و واگذار کردن آن به شرکت آمازون را بیان میکند. شما به کمک این کتاب میتوانید توازن صحیح سود، اشتیاق و هدف را در تجارت و زندگى بسنجید.
این کتاب که در قالب داستان و خاطرات نویسنده، بیان موفقیتها، شکستها، فرصتها و تهدیدهای کسبوکارهایش است و پیشنهادها و راهکارهای کاربردی برای موفقیت و رضایتمندی درونی و بیرونی ارائه مینماید؛ برای هر کارآفرین، فعالین حوزه تجارت و کسبوکار و مدیران سازمانها توصیه میشود.
کتاب “خانم رئیس”
این کتاب که یکی از کتابهای پرفروش نیویورک تایمز است توسط Sophia Amoruso، رئیس و بنیان گذار کمپانی Nasty Gal، تحت عنوان Girlboss منتشر شده است. Sophia کار خود را با فروش یک لباس قدیمی در سایت eBay، که آن را به قیمت پایینی خریداری کرده بود، شروع میکند. این لباس به قیمت بسیار بالایی به فروش می رسد و همچنان به کار خود ادامه میدهد. اما بعد از چند وقت، دیگر فروش او مثل قبل پیش نمی رود و او تصمیم میگیرد تا وبسایت شخصی خود را راهاندازی کند. کتاب خانم رئیس روایتگر زندگی Sophia Amoruso است و به یک کارآفرین اعتمادبهنفس کافی برای انجام کاری بزرگ میدهد.
1- Brand Judgments: قضاوت ها نسبت به برند
عبارتند از نظرات شخصی مشتریان و ارزیابی های آنها از برند که از کنار هم گذاردن عملکردهای متفاوت و تداعی های تصویری از برند در ذهن مشتریان شکل می گیرد.
2- Brand Feelings: احساسات نسبت به برند
پاسخها و عکس العمل های احساسی مشتریان به برند است. این احساسات با جریانات و تاثیرات اجتماعی ناشی از برند مرتیط هستند.
3- Brand Image: تصویر برند
به مفهوم نگرش مشتریان نسبت به برند که بر پایه ی تداعیات ذهنی آنها نمود می یابد. به بیان دیگر تداعیات ذهنی از برند، سایر گره های اطلاعاتی مرتبط با گره یک برند در حافظه ما هستند و مفهوم برند را برای ما روشن تر می سازند.
4- Brand Awareness: آگاهی از برند
آگاهی ما از برند با قدرت گره اطلاعاتی در حافظه هریک از ما مرتبط است؛ توانایی مشتریان در شناسایی برند، تحت شرایط گوناگون، نشان دهنده میزان آگاهی آنها از برند است. آگاهی از برند یکی از عوامل اصلی در خلق ارزش افزوده برند بوده و همچنین یکی از عوامل کلیدی تاثیرگذار بر سطح دانش مشتریان از برند به شمار می آید.
5- Brand Associations: تداعی های برند
این شاخص بازاریابی از تداعیات ذهنی و نگرش های عمیق مصرف کننده در خصوص برند است. شامل فاکتور های 4 گانه ارزش ادراک شده، هویت برند، تداعیات از محصول و تداعیات سازمانی است. تداعیات ذهنی باید از قدرت، مطلوبیت و تمایز کافی در نزد مشتری برخوردار باشند. مزایای برخورداری از سطوح امتیاز بالا در شاخص تداعیات ذهنی از برند عبارتند از:
1. بهبود تصویر ذهنی مشتری از برند
2. ارتقای سطح دانسته های مشتری از برند
3. افزایش تکرار و حجم خرید به جهت ایجاد نزدیکی میان مشتری و برند
تداعیات برند و به دو نوع اصلی و فرعی شکل می گیرند. تداعیات اصلی تحت تاثیر محصول و ویژگی های آن حاصل میگردد، در حالیکه تداعیات فرعی تحت تاثیر سایر عوامل جانبی نظیر شرکت، کشور سازنده، چهره ها و شخصیت های اجتماعی و فرهنگی، شبکه محصول و غیره شکل گرفته و بر بنیان فکری مصرف کننده در خصوص یک برند تاثیرگذار است.
6- Brand Strategy: استراتژی برند
برنامهای است برای توسعه سیستماتیک برند به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده. استراتژی برند باید براساس چشم انداز برند شکل گرفته و بر خاسته از اصول متمایز سازی و جذب مستمر مشتریان باشد. این استراتژی بایستی عملکرد کلی شرکت را به منظور اطمینان یافتن از صحت رفتارهای برند و تجارب سالم از برند تحت هدایت و کنترل داشته باشد
ﺣﺘﻤﺎ در ﺣﻮزه ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ﺑﺤﺚ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺪﯾﻨﮓ ﻧﯿﺰ و ( ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ﻣﺤﺘﻮا) ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ﻣﻔﮫﻮم ﻧﻤﻮده ﺑﺮﺧﻮرد اﯾﺪ .در ﺗﻤﺎم اﯾﻦ ﻣﻮارد ﺣﺘﻤﺎ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﺑﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﺨﺎطﺐ از ﮐﺎﻧﺎل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺤﺘﻮا ﺑﺴﯿﺎر ﺣﺎﺋﺰ اھﻤﯿﺖ اﺳﺖ .ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮای ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه از ﻧﻮع ھﻤﻮاره ﻣﺤﺘﻮای ﺳﺒﺰ. ﺑﺎﺷﺪ، ھﻤﭽﻨﺎن ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻧﺪه آن دﻗﺖ ﻧﻤﻮد.
اﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮای ﺗﻮﻟﯿﺪی ﺷﺪه ی ﺷﻤﺎ ﺣﺎوی ﻟﻮﮔﻮی ﺷﺮﮐﺘﺘﺎن ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺨﺎطﺒﺘﺎن ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﺧﺬ و ﺑﺮﻧﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪﮐﻨﻨﺪه اﯾﻦ ﻣﺤﺘﻮا ﭘﯽ ﺑﺒﺮد ؟
اﮔﺮ ﻣﺨﺎطﺒﯿﻦ از طﺮﯾﻖ ﮐﺎﻧﺎل رﺳﺎﻧﻪ ھﺎی ﻣﯽ ای ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ ﻣﺤﺘﻮای ﺗﻮﻟﯿﺪﺷﺪه ﻣﺎ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﭘﯿﺪا ﺑ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، ﭼﮕﻮﻧﻪ اﯾﻨﺎن ﻣﺘ ﺎﯾﺪ ﻮﺟﻪ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺮﻧﺪ ﭘﺸﺖ ﺗﻤﺎم اﯾﻦ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺘﻮاﺳﺖ ؟
اﮔﺮ ﺗﻮﺟﻪ و دﻗﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ، اﺟﺰای ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﺤﺘﻮای ﺗﻮﻟﯿﺪﺷﺪه دارای ﺻﺪا و آھﻨﮓ ھﻤﮕﻮن و ھﻢ آھﻨﮓ ﻧﺒﻮده و اﺟﺰای ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ دھﻨﺪه ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﯾﮏ ﺗﺼﻮﯾﺮ واﺣﺪ از ﺑﺮﻧﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﻧﺨﻮاھﺪ ﺷﺪ .اﯾﻦ اﻣﺮ ﺧﻮد ﺳﺒﺐ ﮔﺮدد ﮐﻪ ﺑﺮﻧﺪ ﻧﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ادﺑﯿﺎﺗﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﺑﺎ ﻣﺨﺎطﺒﺶ دﯾﺎﻟﻮگ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
اﯾﻦ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪار از ﺑﺮﻧﺪ، ﻏﺎﻟﺒﺎ در ﮐﺴﺐ وﮐﺎرھﺎی در ﺣﺎل رﺷﺪ و ﯾﺎ ﮔﺎه در زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺤﺘﻮا ﺗﻮﺳﻂ ﻓﺮدی در ﺧﺎرج از ﺳﺎزﻣﺎن و ﺗﻨﮫﺎ ﺑﻪ ﺳﻔﺎرش ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮔﺮدد، ﻣﺎﻧﻨﺪ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺘﺮﺟﻢ آزاد ﻗﺮار اﺳﺖ ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﻣﺘﻮن ﭼﻨﺪ ﺳﺎﯾﺖ را ﺑﺮاﯾﻤﺎن ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ،دﯾﺪه ﻣﯿﺸﻮد .در اﯾﻦ ﺻﻮرت ﻣﮑﺮرا دﯾﺪه اﻧﺘﺨﺎب ام ﮐﻪ ﻧﻮع ادﺑﯿﺎت و ﻣﺘﻮن ﺷﺪه ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎت ﭘﯿﺶ ﺑﻪ ﺗﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪﺷﺪه اﺳﺖ و ﺣﺘﯽ ﻟﻐﺎت ﺗﺨﺼﺼﯽ ﮐﺎرﺑﺮدی آن ﺣﻮزه ﻓﻨﯽ و ﻋﻠﻤﯽ درﺳﺘﯽ ﺑﺮﮔﺮداﻧﺪه ﻧﺸﺪه اﺳﺖ . و ﯾﺎ اﺻﻼ ﻣﺤﺘﻮای ﺗﻮﻟﯿﺪﺷﺪه ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﻣﺨﺎطﺒﯿﻦ نبوده است.
شاید از ﺧﻮد ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﺮا ﺻﺪای ﺑﺮﻧﺪ ﻣﮫﻢ اﺳﺖ ؟
ﺻﺪای ﺑﺮﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی اﯾﺠﺎد ﯾﮏ وﺟﮫﻪ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺮای ﺑﺮﻧﺪ اﺳﺖ. ﻣﯽ ﺻﺪای ﺑﺮﻧﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ اﺟﺎزه دھﺪ ﮐﻪ در ﻓﻀﺎی ﺗﺨﺼﺼﯽ، ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺧﻮد را ﻣﻌﺮﻓﯽ و ﺑﻪ راﺣﺘﯽ از ﺳﺎﯾﺮ ﺑﺮﻧﺪھﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ و ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﺷﻮﯾﺪ .ﭘﺎﯾﺪاری ﺻﺪا و واژﮔﺎن ﺑﺮﻧﺪ ﺑﺮای ﺗﺤﮑﯿﻢ ﯾﮏ ﺑﺮﻧﺪ در ﯾﮏ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﺧﺎص ﺑﺴﯿﺎر ﺣﯿﺎﺗﯽ اﺳﺖ و ﻧﯿﺰ ﺑﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ھﺎی اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺘﻮا به ﺻﻮرت ﻣﻮﺛﺮ ﻋﻤﻞ ﺷﻮد
در اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ وظﯿﻔﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺮﻧﺪ ﺗﮫﯿﻪ ﺟﺪوﻟﯽ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺻﺪای ﺑﺮﻧﺪ اﺳﺖ ﺗﺎ راھﻨﻤﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤتوا باشد.
▪️اگر در زمینه های فروش، تجارت و … فعالیت دارید بدانید که همواره باید قدردانی خود را نسبت به مشتری های خود، به طرق گوناگون، ابراز کنید.
▪️در اینجا قصد داریم ایده هایی را جهت تشکر و قدردانی از مشتری به شما ارائه دهیم که سرگرم کننده و خاطره انگیز باشند. و البته برای شما هم مشتری های وفادار خواهند ساخت!
▪️یادداشت بنویسید
همه ی ما، از دریافت نامه خوشحال می شویم. اما در زمان حاضر، حتی تصور اینکه یک یادداشت دستی از سمت یک شخص به دست مان برسد هیجان انگیز است! شما اینکار را انجام دهید. برگه ای تهیه کنید و یک متن ویژه ی قدردانی با دست خط خود نوشته و برای مشتری خود ارسال کنید. شما با اینکار، در ذهن مشتری خود تبدیل به خاطره ای فراموش نشدنی خواهید شد!
▪️یکی از کتابهای موردعلاقه ی شرکت تان را هدیه دهید
به قفسه کتاب شرکت، نگاهی بیندازید. یکی از کتابهایی که در شرکت شما نقش بسزایی دارد را انتخاب کنید و با یک یادداشت خصوصی سازی شده داخل آن، به مشتری خود هدیه دهید. شما با اینکار، راههای ارتباطی برای بحث های آینده را برایش ایجاد می کنید و بینش جدیدی را از شرکت در اختیار او قرار می دهید.
از یادداشت خود اطمینان حاصل کنید تا مشتری درک کند که این کتاب و یادداشت، تنها برای اوست!
▪️به برنامه های ویژه شرکت دعوت کنید
اگر شرکت شما، مراسم خاصی دارد می توانید مشتری خود را برای حضور در این برنامه ها دعوت کنید. مطمئن باشید که مشتریان عاشق اینگونه مراسم هستند! مراسمی همچون “فرش قرمز” و … که با اهدای جوایز و معرفی افراد برگزار می شود مدنظر است.
▪️زمانی برای صرف کردن با او درنظر بگیرید
گاهی اوقات، زمانِ شما برای مشتری باارزش تر از دیگر موارد است. اگر اینگونه فکر می کنید برای او زمان صرف کنید. در دفترِ او، غذا میل کنید و اجازه دهید علاوه بر شما در صورت تمایل، دوستانش را هم دعوت کند. در خیابان قدم بزنید و به حرف هایشان گوش فرا دهید.
▪️مشتریان غیرحضوری خود را به نوشیدنی دعوت کنید!
اگر مشتریان شما در دیگر شهرها/کشورها هستند به هنگام مسافرت های کاری می توانید لیست مشتریان آن منطقه را تهیه کرده و در آن محل، آنها را به یک نوشیدنی گرم دعوت کنید. در شهر با او بگردید و اجازه دهید او مکانی را برای گپ زدن انتخاب کند.
▪️در وبسایت تان، قسمتی را برای مشتریان خود درنظر بگیرید
یکی دیگر از راهها، برای ابراز علاقه و تشکر از مشتری، گذاشتن قسمتی از سایت برای آنهاست. شما با اینکار، احساس ارزشمندی به مشتری می دهید و او خوشحال خواهد شد از اینکه مشتری شماست.
...............................................................................................................................................................................................
این مطلب را نیز مطالعه کنید :
................................................................................................................................................................................................
▪️خوراکی هدیه دهید
کوکی همیشه بهترین گزینه بوده است! چرا که همه آن را دوست دارند و ارسال آن نیز راحت و ساده می باشد. اما اگر مشتری شما ورزشکار است و به وزن و ورزش خود توجه ویژه دارد ما بجای کوکی، میوه پیشنهاد می کنیم
▪️با مشتری در کارِ خیر شرکت کنید
به مشتری خود، اطلاع دهید که مبلغی را برای شرکت در کارِ خیر در نظر گرفته اید و از او بخواهید که خیریه موردعلاقه اش را به شما معرفی کند. یکی از شرکتهای قدرتمند در این زمینه، از طرف مشتریان خود گاوهایی خریداری کرده بود که بعد از انجام پروژه های زیادی، به نام آنها زد.
▪️ارسال کارت در روزهای منحصربفرد
با ارسال کارت در روزهای تعطیل، عید، تولد و … کارت شما نیز در بین انبوه کارتهای دریافتی مشتری گم خواهد شد! روزهای خاصی را ایجاد کنید تا او با دریافت کارت شما به وجد بیاید! مثلاً کارتی با عنوان تبریک هفته ی مشتری بفرستید! یا روزی که مشتری شما شد را در ذهنش تداعی کنید.
منبع : cstland
بوم مدل کسب و کار (Business Model Canvas) ابزاری مدیریتی و کارآفرینانه است که به شما اجازه میدهد مدل کسب و کار خود را توصیف، طراحی و اختراع کرده یا آن را به چالش کشیده و یا در آن چرخش (Pivot) ایجاد کنید.
این بوم جدولی 9 بخشی است که بخشهای مختلف یک محصول یا ایده شامل ارزش پیشنهادی، زیرساختها، مشتریها و منابع درآمد را مشخص میکند، که در ادامه به توضیح این 9 بخش خواهیم پرداخت :
بخش مشتریان (Customer Segments) : در این بخش شما باید مشتریان و کاربران هدف خود را لیست می کنید. برای مثال اگر اسنپ را در نظر بگیرید، شما باید در بخش مشتریان مسافران و راننده ها را وارد کنید و یا اگر شبکه اجتماعی مثل فیس بوک را در نظر بگیرید، باید در این بخش افرادی که پروفایل ایجاد می کنند و شروع به فعالیت می کنند (کاربران) و همچنین تبلیغ کنندگان (مشتریان) را بنویسید.
ارزش پیشنهادی (Value Proposition) : ارزشی است که شما به هر بخش از مشتریان خود ارائه می کنید مثلا ارزش پیشنهادی که اسنپ به مشتریان خود ارائه می کند قیمت های پایین است و ماشین در سریع ترین زمان ممکن در اختیار مسافران است و ارزشی که به رانندگان خود ارائه می کند ، این است که در هر قسمتی از شهر باشند درخواست سفر دارند و همچنین هیچ اجباری برای تعداد سفر در روز و زمان کاری نیز ندارند.
کانال های ارتباطی (Channels) : در این بخش شما کانال ها و راه هایی که از طریق آن ارزش پیشنهادی خود را به دست مشتری میرسانید لیست میکنید. مثلا استارتاپ زود فود از طریق دو کانال اپلیکیشن و وبسایت با مشتریان خود در ارتباط است.
ارتباط با مشتریان (Customer Relationships) : شما در این بخش فعالیت هایی را که قرار است در راستای حفظ رضایت مشتری و تقویت ارتباط با مشتری انجام دهید را لیست می کنید. برای مثال پشتیبانی مشتری یا خدمات پس از فروشی که شما به مشتریان خود ارائه می دهید. به طور خلاصه می توان گفت این بخش تمام فعالیت هایی که شما در طول مسیر خرید یک مشتری از زمانی که با شما آشنا می شود تا زمانی که خرید خود را انجام می دهد و حتی بعد از آن را شامل می شود.
جریان درآمد (Revenue Streams) : در این بخش شما مشخص می کنید که از چه طریقی و به چه میزان قرار است درآمد داشته باشید. یک شرکت می تواند چندین روش درآمدزایی داشته باشد که شما باید تمام آنها را با جزییاتی کامل و به همراه اعداد و ارقام در این بخش بنویسید.
مثلا در مورد اسنپ یکی از روش های درآمدی همان 13 درصد کمیسیون برای هر سفر می باشد که از راننده دریافت می کند و یا شاید شیوه درآمدی برای یک وبسایت فقط تبلیغاتی که درون سایت دریافت می کند باشد. توجه داشته باشید که یک کسب و کار می تواند چندین روش درآمدزایی داشته باشد که شما می بایست تمامی آنها را در این بخش لیست کنید.
شرکای کلیدی (Key Partners) : در این بخش باید ارتباطاتی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد را وارد نمایید. این بخش می تواند شامل دیگر شرکت ها، ارگان های دولتی، نهادها و… باشد. این بخش را با هم تیمی یا بنیانگذار اشتباه نگیرید. برای درک بهتر این بخش به مثال زیر توجه کنید :
فرض کنید استارتاپ شما شبیه به استارتاپ زود فود باشد. شما اگر بخواهید بخش شرکای کلیدی را برای کسب و کار خود پر کنید قطعا اپلیکیشن بازار و یا شاید برخی از مجلات و وبسایت ها که به تبلیغ شما می پردازند و یا حتی بزرگترین و معروف ترین رستوران های تهران که باعث هرچه زودتر برند شدن شما می شود را باید وارد این بخش کنید.
فعالیت های کلیدی (Key Activities) : فعالیت هایی هستند که شما باید برای پیشبرد یک پروژه و طی کردن مسیر آنها را انجام دهید. مثل تبلیغات ، بازاریابی ، توسعه محصول و…
منابع کلیدی (Key Resources) : منظور منابعی است که شما در طول مسیر پروژه به آنها نیاز دارید. مثل منابع مالی برای تبلیغات ، حقوق کارمندان و… یا منابع انسانی مثل برنامه نویس ، تیم پشتیبانی ، تیم بازاریابی و… یا حتی دفتر کار برای استقرار کارکنان نیز جزء منابع فیزیکی دسته بندی می شوند.
ساختار هزینه ها (Cost Stracture) : در این بخش شما هزینه های انجام پروژه را باید لیست کنید که عمدتا به دو دسته هزینه های ثابت (هزینه اجاره دفتر ، حقوق کارکنان و…) و هزینه های متغیر (هزینه پهنای باند ، تبلیغات و…) تقسیم می شود که معمولا هزینه های متغیر بسته به میزان توسعه کسب و کار شما متفاوت است.
بخش سمت راست بوم : تمرکز اصلی این بخش از بوم روی مشتری است. می توان از این بخش برای ایده پردازی نیز استفاده کرد. معمولا این کار را با دو بخش ارزش پیشنهادی و بخش مشتریان شروع می کنند.
بخش سمت چپ بوم : تمرکز اصلی این بخش از بوم روی کسب و کار است. این بخش کاملا منطقی است شامل حقایق و واقعیت ها می شود.
ترکیب بخش سمت راست و سمت چپ بوم به همراه بخش ارزش پیشنهادی که در مرکز قرار دارد تبادل ارزش میان کسب و کار شما و مشتریانتان را نشان می دهد.
منبع: داناپ
تصمیمگیری یک اصل بسیار مهم برای موفقیت در کسبوکارها محسوب میشود، خصوصا تصمیمات تیم بازاریابی که نقش بسیار مهمی در سازمانها دارند. هر چه این تصمیم با آگاهی بیشتر و صحیحتر صورت بگیرد، بدون تردید نتیحهبخشتر خواهد بود. تحقیقات بازاریابی درصدد کمک به مدیران و تیمهای بازاریابی است تا در تصمیمگیریها به درستی عمل کنند. زیرا هر اشتباه کوچک ممکن است تبعات جبرانناپذیری را به بار آورد.
در علم بازاریابی، تحقیقات بازاریابی را اینچنین تعریف میکنند: تحقیقات بازاریابی عبارت است از فعالیتهایی که ارتباطات لازم بین مصرفکنندگان، خریداران، عامهی مردم و مدیران بازاریابی را از طریق تبادل اطلاعات برقرار میکند. از این اطلاعات در تجزیه تحلیل مسائل و بهرهگیری از فرصتهای بازاریابی استفاده میشود.
اغلب افرادی که به دنبال اجرای تحقیقات بازاریابی هستند، مسئول بازاریابی یک سازمان بزرگ، بنیانگذار یک استارتآپ و یا مدیرعامل یک شرکت در حال توسعه هستند که اغلب میخواهند بدانند:
و دهها سوال دیگر که به فهم بهتر خواستهها و نیازهای مشتریان و خریداران کمک میکند. در واقع هر جایی که نیاز به تصمیمگیری باشد، تحقیقات بازاریابی میتواند نقش موثری را ایفا کند.
اما برای اینکه تحقیقات بازاریابی به نتایج صحیحی دست پیدا کند و پاسخ سوالات بالا به درستی پاسخ داده شود، باید فرآیند تحقیقات بازاریابی به درستی طی شود. در ادامه ۵ مرحلهی بسیار ضروری در تحقیقات بازاریابی را به شما معرفی میکنیم.
اصلیترین مرحله در تحقیقات بازاریابی تعریف مسئلهای است که با آن روبرو هستیم، در واقع ما باید قبل از هر کاری بیانی مختصر از مشکلی که با آن در سازمان روبرو هستیم را بیان کنیم. تعریف مسئله جهت تحقیق را برای ما مشخص میکند و به ما نشان میدهد که چه مسیری را باید طی کنیم؟
ما در این مرحله باید یک مشکل مدیریتی را به یک مشکل تحقیقاتی تبدیل کنیم و سپس به مرحلهی بعدی برویم. مشکل مدیریتی یک مشکل عمومی است، به عنوان مثال مدیر میگوید که فروش ما کم است و شما باید این مشکل را از دید تحقیقاتی نگاه کنید، در واقع این مشکل را جزئیتر کنید، آیا روش تبلیغات ما با مشکل روبرو است؟ آیا بستهبندی محصول با مشکل مواجه است و … .
بعد از اینکه مسئله و مشکل تحقیقات بازاریابی خود را یافتید، باید بتوانید مسیر راه را مشخص کنید. در واقع طرح تحقیق مسیر انجام پروژه تحقیقاتی را به شما نشان میدهد. با آماده شدن این طرح، شما قادر خواهید بود تا جاهایی که ممکن است با مشکل روبرو شوید را شناسایی کنید. مسیر تحقیق را از زوایای گوناگون بررسی کنید.
در این مرحله شما باید نوع تحقیقاتی که باید از آنها استفاده کنید را مشخص نمایید، به عنوان مثال باید مشخص کنید تحقیقات شما توصیفی هست، اکتشافی هست و یا علّی.
پس از مشخص شدن نوع تحقیق، گام بعدی تعیین منابع کسب اطلاعات است. دو نوع از دادههایی که معمولا در تحقیق استفاده میشوند عبارتند از: دادههای اولیه و دادههای ثانویه
دادههای ثانویه دادههایی هستند که قبلا در پروژههای دیگر جمعآوری شدهاند و هدف از جمعآوری آنها اجرای پروژهی تحقیقاتی کنونی نبوده است. این نوع از دادهها کمهزینهتر از دادههای اولیه بوده و اغلب در دسترس هستند.
دادههای اولیه: این نوع از دادهها برعکس دادههای ثانویه بوده و به طور مستقیم در رابطه با موضوع و پروژه خاص تحقیقاتی جمعآوری میشوند. همچنین شما در این مرحله باید روشهای مختلف جمعآوری دادهها را بررسی کنید و بهترین نوع را بیابید. روشهای مختلفی برای جمعآوری دادهها وجود دارد: مثل مشاهده، پرسشنامه، نظرسنجی، مصاحبه گروهی و … که براساس نیاز خود باید یکی از آنها یا ترکیبی از آنها را انتخاب کنید.
تا این مرحله از تحقیقات بازار فقط مسیر راه را مشخص کردهایم و هنوز هیچ کار اجرایی در رابطه با موضوع تحقیق انجام نشده است. اگر تمام مسیر را به درستی طی کرده باشید در این مرحله مشکلی ندارید، شما میتوانید از هر روشی که مناسب تحقیق شما است استفاده کنید و به دادههایی مناسب دست پیدا کنید.
هر روشی ترفندهای خاصی دارد که باید آنها را بدانید تا بتوانید به دادههای صحیح دست پیدا کنید. بسیاری از سازمانها این بخش از تحقیقات بازاریابی خود را برونسپاری میکنند، چون معتقدند به تخصص بسیار زیادی نیاز دارد و تمام تلاشهای تحقیقاتی در این مرحله نمود پیدا میکنند.
پنجمین و آخرین مرحله از تحقیقات بازاریابی به تجزیهتحلیل دادهها اختصاص دارد، همانطور که میدانید دادهها به تنهایی هیچ ارزشی ندارند و این نتایج و تحلیلها هستند که ارزشمند بوده و در تصمیمگیری به شما کمک خواهند کرد.
در پایان تمام تحقیقات بازاریابی یک سند گزارشی تهیه میشود که با انواع نمودارها و جداول طراحی شده است. این گزارش باید اطلاعات ساده و قابل فهمی را در اختیار تصمیمگیرنده که اغلب مدیر ارشد سازمان است، قرار دهد.
بسیاری از کسبوکارهای کوچک و بزرگ از تحقیقات بازاریابی استفاده میکنند، تحقیقات اخیر نشان داده است که علت اصلی شکست بسیاری از کسبوکارهای کوچک در این است که از فرصتهایی که تحقیقات بازار در اختیار آنها قرار میدهد، به خوبی استفاده نمیکنند.
ما در این مقاله ۵ مرحلهی اساسی که برای موفقیت در تحقیقات بازاریابی ضروری است را معرفی کردیم، برای اجرای هر کدام از این مراحل باید مراحل دیگری را نیز دنبال کنید. برای همین میبایست در این زمینه مطالعه کنید تا بتوانید به نتایج قوی دست پیدا کنید.
منبع: آی بازاریابی
این مطلب را هم مطالعه کنید :
رموز برندهای موفق دنیا
http://bozorganemodiriat.blog.ir/1397/05/26/brand-secrets-international