- ۲ نظر
- ۲۷۶ نمایش
برای تهیه فایل آموزشی کامل، نام آن را به شماره 09217951081 ارسال بفرمایید.
بخشی از فایل آموزشی کایزن با سخنرانی مهندس طاهر پور
وارد لینک زیر شوید و بخشی از این فایل را گوش دهید:
این روزها اکثر ما از فشار و شدت کارها خسته و فرسودهایم و آرزو میکنیم بالاخره روزی برسد که دیگر هیچ کار زمینماندهای وجود نداشته باشد، همهچیز سر جایش باشد و بتوانیم لذت زندگی را بچشیم. راز جذابیتِ تکنیکها و تمرینهای «مدیریت زمان» هم در همین است. آنها به ما وعده رسیدن به همه کارهایمان را میدهند، اما یک چیز را به ما نمیگویند: اینکه «کار» در نظام سرمایهداری امروز، ماهیتاً بیپایان است.
انسان همیشه در تلاش بوده تا با وجود اطلاع از مرگ حتمی خود، زندگی معناداری داشته باشد. این تلاش در یک روز دوشنبه در تابستان سال ۲۰۰۷ وارد مرحله جدیدی شد. در آن روز، کارمندان گوگل دور هم جمع شدند تا به سخنرانی مرلین مان گوش دهند، نویسندهای که خودش را گیک میدانست. بزرگترین مشکل حرفهای آنها ایمیل بود. این آفت دیجیتال روزبهروز ساعات بیشتری از وقت آنها را تحت استعمار خود درمیآورد و زمان را برای کارهای مهمتر و زندگی شخصیشان محدودتر میکرد. حالا مان، ستاره نوظهور جنبش «بهرهوری شخصی»، ظاهراً راهکاری برای رفع این مشکل یافته بود.
او سیستم خود را «اینباکس صفر» مینامید. این سیستم ایده سادهای داشت. ایمیلْ اکثر ما را دچار عادات بدی میکند: هر چند دقیقه پیامهایمان را چک میکنیم، آنها را میخوانیم و احساس مبهمی از اضطراب به خاطر آنها به ما دست میدهد. اما کار چندانی نمیکنیم. بههمینخاطر، این ایمیلها همچون کپهای که روز به روز استرسزاتر میشود، روی هم تلنبار میشوند. توصیهای که آنروز، مان در دانشکده سیلیکونولیگوگل برای مخاطبانش داشت این بود که هر بار که اینباکس خود را چک میکنند، ایمیلها را به تدریج «به سوی صفر ببرند». یعنی واکنش لازم برای هر پیام را مشخص کنند: پاسخ دادن، قراردادن در فهرستِ کارهایی که باید انجام داد، یا صرفاً بایگانی کردن. این کار را تکرار کنند تا ایمیلی باقی نماند. آن وقت اینباکسشان را ببندند و به زندگیشان ادامه دهند.
مان بعدها قضیه را اینگونه به یاد میآورد: «در اصل داشتم میگفتم من دستبهایمیلم خیلی بده و با این کارا میشه کارم رو یه کم بهتر کنم. شاید واسه شما هم مفید باشه». اما او بر لایهای عمیق از اضطرابهای اجتماعی دست گذاشته بود. صدها هزار نفر سخنرانی او را به صورت آنلاین تماشا کردند و بیشمار پست وبلاگی، کتاب و اپلیکیشن درباره «اینباکس صفر» به وجود آمد. این راهکار مثل رژیم غذایی اتکینز برای گیکها بود: یعنی حتی اگر خودتان این کار را نمیکردید، مطمئناً کسی را میشناختید که چنین میکند. پیروانِ مان پیروزمندانه عکسهای اینباکسهای خالیشان را به اشتراک میگذاشتند؛ این مرد نیویورکی که متوجه پیروان دوآتشه و روبهرشد خود شد، سیستمش را «چیزی میان ساینتولوژی و ذن» نامید. (نیویورک پست آن را مزخرف خواند).
اختصاصی موضوع آزاد:
کیم اسکات نویسنده ای است که در ارتباط با نحوه مدیریت موفق و به خصوص مدیریتهای تیمی مطالب زیادی نوشته در یکی از بررسیهایش او به سراغ ویژگیهای مدیران موفق در شرکتهایی مثل گوگل، توئیتر و .. رفته و نتایجی را که به دست آمده را میخواهیم در این مطلب به شما ارائه دهیم. با موضوع آزاد همراه باشید.
او معتقد است آنچه در اغلب مدیران موفق به چشم میخورد توجه آنها است و این توجه منظور توجه به کار نیست بلکه توجه به کارمندان مد نظر است تیمهای موفق سعی میکنند از فرصتهای کار گروهی برای بهره وری بالای کاری استفاده کنند و از کار کردن در کنار هم لذت میبرند.
این گروهها از طریق مشارکتهای فردی آموزشهای زیادی میبینند و به همین دلیل هم در زمینه کارشان رشد سریعتری را تجربه میکنند و در این زمینه هم مدیران به بهتر شدن روابط بین فردی تیمها کمک میکنند و خودشان هم وارد بحثها از دو شیوه ای که در ادامه می آید، میشوند.
گذشته
آنها سعی میکنند که در جریان تغییراتی که از گذشته تا کنون اتفاق افتاده باشند و بر کارهایی که در این روند موثر بوده ارزش قائلند و سعی میکنند انگیزه بیشتری به تیمشان بدهند.
آینده
آنها از گروه میپرسند که 3 تا 5 برنامه ای که برای آینده در نظر دارند را ارائه دهند و رفتار این مدیران به گونه ای است که هیچ درگیری در بین گروه به
وجود نیامده و افراد تیم به فعالیت بیشتر تشویق میشوند.
از علاقه مندان درحوزه فروش و بازاریابی دعوت میشود به شبکه بزرگ این مجموعه بپیوندند.
کسب اطلاعات اخذ نمایندگی فقط از طریق ارسال پیام در واتس آپ به شماره : ۰۹۲۱۷۹۵۱۰۸۱
Http://bozorganemodiriat.blog.ir
مدیر منابع انسانی برای موفقیت در این موضوع باید بهطور همزمان هم نگران کسبوکار باشد و هم با توجه به شرایط رقابت، تحول در درون سازمان را پی بگیرد. برای رسیدن به این درجه از اثربخشی که هرگونه نیاز کسبوکار از طریق ایجاد تحول در درون سازمان تبدیل به کارکرد استراتژیک شود، مدیریت منابع انسانی نیاز به مشخصات ویژه و متفاوتی از گذشته دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
۱- مهمترین ویژگی مدیریت منابع انسانی نوین تبدیل روندهای بیرونی و نیازهای کلیدی ذینفعان به کارکردها و اقدامهای داخلی منابع انسانی است و برای انجام این مهم باید مزیتهای جدیدی که سازمان برای تفوق به رقبا بهکار گرفته است به خوبی درک کند.
پرویز نصرتی کردکندی (عضو انجمن ایرانیان فارغالتحصیل ژاپن و مدیرکل منابع انسانی شرکت دخانیات ایران) مدل مدیریت منابع انسانی نوین به این نکته تاکید شد که مهمترین چالش منابع انسانی، خلق ارزش برای سازمان استمدیر منابع انسانی برای موفقیت در این موضوع باید بهطور همزمان هم نگران کسبوکار باشد و هم با توجه به شرایط رقابت، تحول در درون سازمان را پی بگیرد. برای رسیدن به این درجه از اثربخشی که هرگونه نیاز کسبوکار از طریق ایجاد تحول در درون سازمان تبدیل به کارکرد استراتژیک شود، مدیریت منابع انسانی نیاز به مشخصات ویژه و متفاوتی از گذشته دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:۱- مهمترین ویژگی مدیریت منابع انسانی نوین تبدیل روندهای بیرونی و نیازهای کلیدی ذینفعان به کارکردها و اقدامهای داخلی منابع انسانی است و برای انجام این مهم باید مزیتهای جدیدی که سازمان برای تفوق به رقبا بهکار گرفته است به خوبی درک کند.
۲- ویژگی دوم مدیریت منابع انسانی ایجاد تعادل بین کسبوکار و کارکنان است.
غرق شدن
مدیران منابع انسانی در فعالیتهای کلیشهای حوزه خود که هدف را رسیدگی به کارکنانی میداند که مشتری تلقی میشوند و رفع نیازهای آنها بدون تاثیر در خروجی کسبوکار همراه با عدم آگاهی از چگونگی وضعیت بازار، پارادوکس بزرگی است که باید حل شود و هیچیک از آنها فدای دیگری نشود.
۳- ویژگی سوم ایجاد توازن بین قابلیتهای فردی و قابلیت سازمانی است، متخصصان منابع انسانی همانطور که به بهبود کارکردهای فردی توجه دارند همزمان باید به کارکردهای گروهی و تیمی و ترکیب مناسبی بین توسعه فردی و گروهی نیز توجه کنند، برای موفقیت در این زمینه باید نیازهای کسبوکار و فرهنگ مناسب سازمانی درک شود.
۴- ویژگی چهارم تبدیل کارکردهای مجزا به یک رویکرد یکپارچه است و باید فرآیندهای متفاوت در سازمان را با رویدادهایی که برای کسبوکار اتفاق میافتد بههم مربوط کند و با نوآوریهای دائمی بتواند یکپارچگی و تمرکز بهوجود آورد. در این رابطه باید یادگیری را جایگزین آموزش کند. چرا که تحقق یادگیری، تحقق تحول درنیروی انسانی است. یادگیری راهکار اصلی تحول است.
سازمان یونسکو مفهوم یادگیری برای قرن بیست ویکم را اینگونه تشریح کرده است که آقای پورجعفری در کتاب مدیریت یادگیری جامع آن را چنین بیان میکند:
بیشتر شرکت های موفق در دوران رکود شرکت هایی هستند که نه تنها از هزینه های بازاریابی خود نمی کاهند بلکه با به کار بردن شیوه هایی هوشمندانه در بازاریابی، خود را با رفتار جدید مصرف کنندگان وفق می دهند.
● چگونه به تغییر بودجه واکنش نشان دهیم؟
معمولا به محض اینکه حرف از کاهش بودجه به میان می آید، کسب و کارها از هزینه های تبلیغاتی و بازاریابی خود می کاهند اما حقیقت این است که چنین کاری در کوتاه مدت نتیجه ای غیر از کاهش فروش ندارد.
در واقع شرکت ها پس از کاهش هزینه های بازاریابی اگرچه از هزینه های خود می کاهند اما کاهش فروش و در نتیجه درآمد هم آنقدر هست که اثر کاهش هزینه ها را از بین ببرد و به کاهش سود بینجامد و تازه این همه ماجرا نیست چرا که شما با کاهش هزینه های بازاریابی از سهم خود در بازار نیز خواهید کاست و هنگامی که دوران رکود اقتصاد پشت سر گذاشته شود به سختی خواهید توانست سهم خود از بازار را بازیابید و اگر بخواهید چنین کاری را نیز انجام دهید باید چندین برابر هزینه بازاریابی صرفنظر شده در دوران رکود، هزینه کنید.
در واقع واکنش مناسب به دوران رکود این نیست که یک خودکار قرمز در دست بگیرید و روی بسیاری از هزینه ها خط بکشید بلکه باید در این دوران هوشمندانه تر وموثرتر عمل کرد.
رفتار مصرف کنندگان چگونه تغییر می کند؟
همه ما می دانیم که در دوران رکود، رفتار مصرف کنندگان، که منبع اصلی درآمد کسب و کارها هستند، تغییر می کند. برای مثال برخی خریدها را عقب می اندازند یا به جای برخی کالاها، جانشین های ارزانتری را خریداری می کنند اما نباید فراموشکرد که همه این ها به معنی توقف خرید کردن نیست.
آنها در واقع دست از خرج کردن نمی کشند بلکه شیوه خرج کردن خود را تغییر می دهند تا اوضاع مالی خود را سامان ببخشند. مشتری ها به سوی برندهای ارزانتر سوق پیدا می کنند و البته اگر برندهای گرانتر به میزان کافی وفاداری مشتری ها را جلب کرده باشند و در دوران رکود هم آن را حفظ کنند، آنگاه مشتری ها به محض اینکه وضعیت اقتصادی بهتر شد دوباره به عادات سابق خود باز خواهند گشت.
همچنین اگر شما بتوانید راه حل های کم هزینه تری را پیش پای آنها بگذارید، دیگر هرگز مشتری های خود را از دست نخواهید داد و رابطه خود با مشتری را حتی در دوران سخت نیز حفظ خواهید کرد و چه بسا آن را بهبود خواهید بخشید. کافی است به آنها نشان دهید که شرایط اقتصادی را درک می کنید و برای آن به دنبال راهکارهایی هستید.
در واقع بیشتر شرکت های موفق در دوران رکود شرکت هایی هستند که نه تنها از هزینه های بازاریابی خود نمی کاهند بلکه با به کار بردن شیوه هایی هوشمندانه در بازاریابی، خود را با رفتار جدید مصرف کنندگان وفق می دهند و این وفق یافتگی را با مشتریان در میان می گذارند. اگر شما مشتری های وفادار خود را در روزهای سخت اقتصاد تنها نگذارید، آنها نیز کنار شما باقی خواهند ماند.
چگونه می توان در دوران رکود فرصت های جدید بازار را شناخت؟